loading...

تلاش برای صلح

گروه بین المللی صلح و حقوق بشر

بازدید : 1
پنجشنبه 15 اسفند 1403 زمان : 0:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تلاش برای صلح

دم افطار که شد

همه یک جا رفتند

هر کسی با دگری

سر سفره غذا بنشستند

ومنم در آن حال

لقمه نانی فراهم کردم

حال گدای در خالق داشتم

ناگهان حس کردم

نفسی بود کنار قلبم

دل من آرام بود

جان خستم

سرحال و شاداب

گفت بر من

صدای همره من

او که صد بار مرا

راه نشانم داده

گفت : با آرامش

لذت لحظه افطار ببر

من و نفست برویم

لحظه‌‌‌ای با او باش

در سکوت و آرام

حس سلطان زمینی داشتم

لحظه سنگینی بود

خالقم بود کنارم انگار

و منم

سفره یک رنگ خودم گستردم

ذکر گفتم کوتاه

و دعایی کردم

بعد آرام آرام

روزه خود وا کردم

بعد افطار برای چایی

رفتم و برگشتم

یک نفر گفت

که میهمان رفته

حس من گفت

که خالق با من

از ازل تاابد

هست همراهم

و منم تنها با یک چایی

رفتم و

پنجره را وا کردم

آسمان ابری بود

ولی دل

پرده ابر زد کنار

شکر کردم خدا

لحظه افطار

کنارم بوده

شادی و شورو شعف

از دل من بر صورت

آنچنان بود که دگر

انگاری ضعف نخوردن

شده دور از بدنم

پا شدم رفتم و

با ذکر به لب

مسجدی یافتم و

خلوت خود در مسجد

سر کردم

-------------

حجت بقایی

از مجموعه : افطار گدا و خدا

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 72
  • بازدید کننده امروز : 73
  • باردید دیروز : 5
  • بازدید کننده دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 79
  • بازدید ماه : 79
  • بازدید سال : 301
  • بازدید کلی : 324
  • کدهای اختصاصی